جدول جو
جدول جو

معنی سر سخت - جستجوی لغت در جدول جو

سر سخت(سَ رِ سَ)
صدمۀ سخت. (غیاث اللغات).
- سر سخت خوردن، صدمۀ سخت خوردن. (آنندراج). صدمه و آسیب بزرگ رسیدن. (مجموعۀ مترادفات ص 235) :
عدو از کفت گرز یک لخت خورد
ز سرسختی آخر سر سخت خورد.
محمدسعید اشرف (از آنندراج).
آن از این کوچه برد سر بسلامت بیرون
که سر سخت ز هر سنگ تواند خوردن.
صائب (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برش سخت
تصویر برش سخت
برش سخت (Hard Cut) در زبان فیلم سازی به معنای انتقال ناگهانی و بدون فید از یک صحنه به صحنه دیگر استفاده می شود. این تکنیک بر خلاف فید (Fade) که تدریجی است، صحنه فعلی را به طور ناگهانی قطع کرده و به صحنه بعدی می پردازد بدون اینکه تصویر کاملاً از بین برود.
کاربردهای اصلی برش سخت:
تأکید بر ارتباط های ناگهانی: برش سخت معمولاً برای نشان دادن ارتباطات ناگهانی بین دو صحنه یا حتی دو موقعیت مکانی یا زمانی مورد استفاده قرار می گیرد.
افزایش تنش و حماسه: این تکنیک می تواند برای افزایش تنش در فیلم های اکشن، هیجانی، یا دراماتیک استفاده شود؛ به عنوان مثال، در صحنه های مبارزه یا فرار.
افزایش روند داستان: برش سخت می تواند برای نگه داشتن روند داستان و افزایش نشاط بیننده به کار رود، زیرا نقطه اتصال بین صحنه ها را به طور سریع نشان می دهد.
نکات مهم:
سرعت و انتقال ناگهانی: برش سخت معمولاً با سرعت انجام می شود و نیاز به انتقال ناگهانی دارد که می تواند تنش و تاثیر را بیشتر کند.
استفاده در ژانرهای خاص: این تکنیک به طور خاص در فیلم هایی مانند اکشن، هیجانی، ترسناک و حتی برخی درام ها بیشتر دیده می شود، اما در فیلم های هنری و آرت هاوس کمتر استفاده می شود.
برش سخت یکی از ابزارهای مهم فیلم سازی است که توانایی ایجاد ارتباطات ناگهانی و تنش در آثار را دارد و می تواند به طراحی داستان و ایجاد اثرات احساسی کمک کند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
جان سخت، پرطاقت، لجوج
فرهنگ فارسی عمید
(سی سَ)
قصبه ای است از دهستان بویراحمد سرحدی بخش کهکیلویۀ شهرستان بهبهان، کنار راه اتومبیل رو سی سخت به شیراز. دارای 2500 تن سکنه. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات، حبوبات، عسل و گردو. ساکنین از طایفۀ بویراحمد پائین هستند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(سَ سَ)
پرطاقت. پرتوان. آنکه مصیبت را خواه و ناخواه تحمل کند. آنکه در بلاها و مصائب پایداری داشته باشد، سخت مستبد برأی. که تسلیم به رأی دیگران نشود، بی احتیاط. بی پروا. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
تصویری از دل سخت
تصویر دل سخت
قاسی، قسی، دلسنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پر سخن
تصویر پر سخن
پرگوی، پرچانه، پرحرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
پرتوان، پر طاقت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
((~. سَ))
لجوج، پرطاقت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سر ساعت
تصویر سر ساعت
راس ساعت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سر وقت
تصویر سر وقت
به هنگام
فرهنگ واژه فارسی سره
لجوج، کله شق، خیره سر، مقاوم، پرطاقت، پایدار، پرکار، پرتوان، پرطاقت، سخت کوش، بی باک، بی پرده، بی احتیاط
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
عنيدٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
Pigheaded, Unyielding
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
têtu, inflexible
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
mgumu, isiyoyeyuka
دیکشنری فارسی به سواحیلی
سرسخت
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
سرسخت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
একগুঁয়ে , অবিচল
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
ดื้อรั้น , แข็งแกร่ง
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
頑固な , 衰退しない
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
inatçı, yılmaz
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
упрямый , неуступчивый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
עקשן , עיקש
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
고집 센 , 굴하지 않는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
जिद्दी , अडिग
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
koppig, onbuigzaam
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
terco, inflexible
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
testardo, inflessibile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
teimoso, inflexível
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
固执的 , 不屈的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
uparty, niezłomny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
впертий , непохитний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
stur, unnachgiebig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سرسخت
تصویر سرسخت
keras kepala, teguh
دیکشنری فارسی به اندونزیایی